۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

توبه نامه

خدایا در این 20 سال از زندگیم بسیار سرکشی کرده ام و رهنمود از رهت نگرفتم . اما خدایا اگر درب توبه بازگشت را به روی این بنده ی خطاکار ببندی پس من به روی دامان که سر بگذارم و گریه کنم ؟ به کجا روم ای پناه بی کسان ؟ اگر بر حلقه ی ملکوت کبریایت بکوبم و جوابم کنی و درب به رویم نگشایی ، من در کدام خانه از برای پناه در این سرگردانی ماوا بجویم ؟ به کدام بیابان سر بگذارم ؟
امشب تو را صدا می کنم ، آری پس از این همه ساعت ندامت و فراموشکاری . تو را از یاد می بردم . به قول خودت در کتاب مقدست : زمانی که کشتی نشستگانید و موج به کشتی شما یورش می برد ، می ترسید ، در ضمیر خود ، آشکارا و نهانی ، اما وقتی از همان کشتی شما را به سلامت در ساحل پیاده می کنم ، همه چیز از یادتان می رود و به کارهای قبلیتان روی می آورید .
تابع فرمان تو نشدم ، اما خود می دانی که بر حق الناس دستی نیازیدم که امروز از ناس طلب بخشش کنم . دلی نیازردم که بخواهم مرهمی یابم . پس به درگاهت گریان و زار آمدم که راهم دهی .
نمی دانم آنی بعد نفسی بر این لاشه ، درون و برون ، می رود و می آید یا نه . نمی دانم این جمعه ایستاده و ناطق به خانه برخواهم گشت یا در حالت خوابیده و ساکت مرا می آورند . نمی دانم راه من ، راه حسین است یا خود را می فریبم .
خدایا ، مگر حسین به پا نخواست و خود را فدا نکرد تا به ما بفهماند که نباید در برابر ظلم و جور و حق کشی بر متکای راحتی تکیه زد . پس اینان به نام حسین با ما چه می کنند ؟
از کودکی به ما گفته اند حسین به پا خواست ، جان خود و نزدیکان را به خطر انداخت ، شمشیر از نیام برکشید ، خون داد و سرور شهیدان دو عالم شد . خون برای منع افراط و تفریط در دین . شمشیر از برای نشان دادن به پا خیزی در مقابل مستبد . شهادت از برای رسوایی هر گونه ظلم و ستم . اما نه حال که مدت مدیدیست که من نیز به پا خواسته ام ، با این تفاوت که شمشیری هم در دست ندارم . من با شاخه گلی و پارچه ی سبزی که میراث پیشوای اول تشیع ، مولایم علی ، است بر استبداد و خودکامگی تاختم و به دنبال حق خود آمدم .
خدایا حکم مرگ ما را به جرم ارتداد از جارچیان دین مبینت داده شد . که البته خود بهتر می دانی کاین حکم از چه زمانی بر من بدادند . حکم دادند شما غلط فرمودید . حکم دادند محاربه با خدای احد ، استغفرالله . حکم دادند ای قاسطین و فاسقین . حکم ها دادند در این عرصه ی آلوده به ریا . حال من مانده ام کدام حق و کدام باطل ؟ من مانده ام جرم من چیست که به مطالبه از حق برخواسته ام ؟ جرم من چیست که تو را آفریدگار زیبایی و لبخند می دانم ؟ جرم من چیست ؟
نمی دانم روزی اگر در این راه کفن شوم به بهشت می روم و شهید راه تو می گردم ، چه سعادتی از این بالاتر ، و یا بر آتش جهنم صد بار بسوزانیم به جرم ارتداد ، ارتحاب ، ارتکاب .
اما این راه عنادیست که گزیدم که خود دانی دیر سالیست گزیده ام و خود نوید دادی افراد استقامت کننده بر هر راه به آخر آن می رسند .
خدایا در این زمان که تاریکی بر روشنی مستولی شده اما سحر نزدیک است ، ای انورالمنورین ، برایت نیاز آوردم که جوابم دهی .
خدایا اگر این بنده ی ناچیز در آدینه به جمع از نفس افتادگان درآمدم به خانواده ام صبر ده ، که می دانم به نظر تو تاب تحمل ندارند .
پروردگارا ، اگر در جمع اسیران گرد آمدم به من زبانی باز و روحیه ای آکنده از شجاعت ده ، تا حرف خود را بیان کنم و از راه خود پشیمان نگردم .
مولای من ، مرا زیر سیلی ها و لگدها و تف های این نامردمان تنها مگذار و کمر مرا خم مکن .
دعا کردم به امید استجابت ، ای تنها ناجی بندگان .
26 شهریور 1388

۱۳ نظر:

دختری ازدیار سبز امید گفت...

دلم گرفت...
راستی برام پیام گذاشته بودی که لینکم کردی ولی اینکارو نکردی.
من هر روز آپم.بهم سر بزن.

مخاطبم بسيجيان هستند ، بسيجي كه در جهت حفاظت از ميهن و مردم بنا نهاده شد ولي اكنون خود شري است براي مردم .
پست امروزم رو تقدیم میکنم به اون بسیجی که تو راهپیمایی روز قدس به تن خسته ام تاخت....
www.fardaiiiisabz.blogspot.com

دختری از دیار سبز امید گفت...

dari aziiart mikoniaa..man chera khodamo nemibinam too linkat?

ناشناس گفت...

alan diidam........are khob holammm(khandeeeeee)

میثم گفت...

سلام دوست من.
ممنون که به وبلاگ من سر زدید و در مورد دبده هاتون نظر دادید.
جواب نظر شما رو توی قسمت نظرات گذاشتم. خوشحال میشم بازم به من سر بزنید.
شما رو با نام غمباد لینک میکنم. شما هم من رو با نام رای من کجاست؟ لینک کنید.
ممنون.

زی زی گفت...

وبلاگ با حالی داری ! حرفای دل همه ی ماست !!!! همه ی سبزا ! لینکت می کنم

مجید عشقی گفت...

من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد
من اگر بر خیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند
با افتخار لینک شدی

reza گفت...

سلام . می دانید پول نفت کشورمان کجاها خرج ميشود؟

رضا,., گفت...

سلام دوست من
مطلب زيبايى نوشتى, حال و روز تمام ما.
لينكتون كردم.

کیمیا گفت...

سلام بر شما دوست بیست ساله ی سبز!
با کمال افتخار لینک شدید.
و بسیار مشتاقم که از این پس با دوست خوبی چون شما تبادل نظر داشته باشم.

سمیرا اصلاح طلب و سبز اندیشی عاشق گفت...

درود دوست سبز اندیشم

به قلب پاکت غبطه خوردم که چنین جملاتی از عمق وجودت تراوش کرده

خداییش از ته دلم میگم خیلی زیبا نوشته بودی حس قشنگی بهم دادی

انشالله ما پیروزیم

به یاری الله
ودر این آدینه ی انتظار به لطف وکرم مولایمان صاحب الزمان
اللهم عجل لولیک الفرج

دوست عزیز خوشحال میشم اون گوشه های دلتم مارو جا کنی و ازدعای خوبت بی نصیبمون نذاری


یه دنیااااااالتماس دعااااا

مراقب خودت و اندیشه های نابت باش
اللهم ونصرنا علی القوم الکافرین

تابعد

درپناه خالق سبز اندیشان سرشار از اندیشه های ناب سبز باشید

زینب گفت...

7مهر تجمع سبز ها به مناسبت تولد میرحسین موسوی ساعت 5 در میدان آزادی
زمان کم است ، اطلاع رسانی کنید

میثم گفت...

سلام.
آپ هستم.
خوشحال ميشم تشريف بياريد و نظر بدبد.
سبز یعنی استقامت تا بهار.

کوروش گفت...

درود بر تمامی سبز اندیشان
فوری و مهم !
کابوس تلخ رژِیم!
اولین تحصن جنبش سبز آزادی ایران
13 آبان
persiapeople.blogspot.com
اطلاع رسانی کنید
پاینده ایران